“حجاب، اسید، اسلام و قانون” حکومت اسید پاش نمیخوایم!

سیاوش دانشور

روز شنبه سوم آبان مردم در شهرهای مختلف ایران بویژه اصفهان و تهران و مشهد تلاش کردند با تجمع و شعار دادن علیه حکومت اسید پاشان و پروژه اسید پاشی اسلامی اعتراض کنند. جمهوری اسلامی از وحشت مشت گره کرده زنان و مردان آزادیخواه به ایجاد فضای امنیتی و فوق برنامه، بگیر و ببند، تحریک و تهدید از رسانه ها و سرکوب معترضین پرداخت. اوباش اسلامی و نیروهای سرکوب با باتوم، اسپری، شوکر الکتریکی، گاز اشک آور و زبان کثیف اسلامی و ضد زن برای برخورد با مردم استفاده کردند. در این شهرها تعدادی از معترضان توسط نیروهای انتظامی و لباس شخصی مضروب شدند.

در تهران و مشهد و اصفهان تعدادی از معترضین دستگیرشدند. جمهوری اسیدپاش اصرار دارد که بین اسید پاشی و حجاب ارتباطی وجود ندارد. بین اسید پاشی و گروهها و اوباش “امر به معروف و نهی از منکر” ارتباطی وجود ندارد. نه فقط چنین ارتباطی وجود ندارد بلکه هر نوع اشاره و بحث و ایجاد ارتباط بین ایندو “جرم” و “خلاف قانون” است. خواهان تحت تعقیب قرار گرفتن و مجازات رسانه هائی شدند که بنوعی رابطه ای بین اسید پاشی و “بد حجابی” برقرار کردند. “آریا جعفری” مسئول سرویس عکس ایسنا در اصفهان را که تعدادی عکس اعتراض پرشکوه زنان و مردان در اصفهان را منتشر کرده است، بدستور “شورایعالی امنیت ملی” دستگیر شد. همینطور با “شهامت” خبر دادند که رد دو سه نفر را در جنوب گرفته اند که شایعه و اخبار نادرست از اینترنت پخش کردند و “تیم ویژه” ای برای دستگیری آنها اعزام کردند. اما هنوز اسیدپاشان راست راست راه میروند!

سناریوی نخ نما

سناریوی حکومت اسلامی برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت اسیدپاشی به زنان بسیار کهنه و نخ نما است. در همین تابستان سال جاری بیشترین وقت این حکومت و دولت روحانی و مجلس اوباش و سخنرانی آخوندها در نماز جمعه ها روی حجاب متمرکز بوده است. مجلس اسلامی لایحه آزادی اوباشیگری برای گروههای “امر به معروف و نهی از منکر” گذرانده است. امام جمعه اصفهان بطور علنی دستور تهاجم قاطع به زنان را داده است. پروژه اسید پاشی کلید خورده و در همان اصفهان تعدادی را قربانی کرده است. چند روز از خامنه ای و روحانی تا رفسنجانی و خاتمی و کل حکومت در این زمینه سکوت کردند. وقتی مردم اصفهان خروشیدند و انگشت اتهام را بسوی این اوباش ضد زن بردند، تلاش میکنند موضوع را به “یک دیوانه”، “یک فرد”، “یک خودسر” و هر کسی ربط دهند بجز حکومت اسلامی. اما کور خوانده اند. مردم اسید پاشان را میشناسند. مردم آزادیخواه انگشت اتهام را بسوی امام جمعه و نهادهای مخوف و سرکوبگر امنیتی و اطلاعاتی و اوباش رژیم نشانه رفتند و در قدم اول نقشه های جمهوری اسلامی را برای معرفی چند “خودسر” و ایجاد ارعاب در جامعه توی صورتشان کوبیدند.

رابطه حجاب و اسید

داستان حجاب در ایران با قمه و پونز و تیزبر و اسید بر صورت و بدن زنان نوشته شده است. هر فرقه اسلامی که محله ای، قصبچه ای، دهاتی و یا شهری را کنترل میکند، ابتدا حجاب را بعنوان پرچم آپارتاید اسلامی و قوانین شریعه را بعنوان ارکان ضدیت اسلام با زن جاری و تحمیل میکند. در ایران نیز پدرخوانده ها و پیشکسوتان طالبان و داعش همین کار را کردند. حجاب در ایران با فرمان حجاب خمینی و سرکوبی خونین تحمیل شد. تحمیل حجاب در ایران با اسید پاشی و تیزبر زدن و قمه کشی و پونز کوبیدن به سر زنان ثبت شده است. چاقو و پونز و اسید و شکنجه و تجاوز در زندانها همه جزو تاریخ تحمیل حجاب در ایران اند. اینها جدید نیستند. اینکه بعد از بیش از سه دهه حکومت اسلامی سرجای اول خود برگشته است و ناچار است برای تحمیل حجاب اسید پاشی کند، معنی اش بسیار روشن است: جمهوری اسلامی در تحمیل حجاب به زنان شکست خورده است. جمهوری اسلامی در تحمیل قوانین اسلامی به زنان شکست خورده است. جامعه ایران طوق لعنت اسلام را نپذیرفته و نخواهد پذیرفت. حجاب و قوانین اسلامی در این سه دهه روزگار زنان را سیاه کرده است اما نتوانسته است بعنوان یک داده جامعه فرض گرفته شود. چون حکومت اسلامی ناچار است همواره یک ارتش ضد زن، گردانهای اوباش و قاتلین را برای نگاه داشتن حجاب برسر زنان و حفظ صورت ظاهر “جامعه اسلامی” در خیابانها آماده باش نگهدارد. این حکومت حتی یکروز هم نمیتواند بدون سرکوب حجاب را برسر زنان نگهدارد. استیصال اسید پاشی بعد از گذشته بیش از سه دهه از این ناتوانی حکومت اسلامی سرچشمه میگیرد. استیصالی که حتی قدرت داعش را هم ندارد و مسئولیت اعمالش را نمیتواند بدون وحشت بعهده بگیرد. واقعا مردم اصفهان این رژیم را خوب میشناسند و چه روشن و درست گفتند: “ای کمتر از داعشی، اسید به ما می‌پاشی؟”

حجاب و اصلاح طلبان حکومتی

جنایت اسید پاشی حکومتی ماهیت ریاکارانه اصلاح طلبان حکومتی و دولت روحانی را بیش از پیش افشا کرد. اعتراض وسیع مردم اصفهان برای امنیت و آزادی و شعارهایشان علیه ارگانهای حکومت میخی دیگر بر تابوت پروژه “اعتدال اسلامی” روحانی و شرکا کوبید. این اعتراضات و فضائی که ایجاد شده تا هم اکنون پروژه مضحکه انتخابات مجلس اسلامی را در سال آینده در هاله ای از ابهام فرو برده است. تحمیل حجاب با زور اسید مثل تحمیل اسلام است با زور سربریدن و برده داری داعش. اگرچه اینها پدرخوانده داعش و حکومت داعش پرور هستند، با هیچ قدرتی اینروزها نمیتوان ماهیت همسان و ارتجاعی و ضد زن اسلامیون حاکم در ایران و داعش را تفکیک کرد. وحشت تداعی شدن اسلام بطور کلی با داعش، مسئله ای است که اینروزها رسانه ها عرق میریزند تا مردم را قانع کنند که “بین اعمال داعش و اسلام ارتباطی وجود ندارد”. از جناب اوباما و تونی بلر تا سران باندهای اسلامی در مصر و منطقه با کمک رسانه های غربی تلاش دارند که حساب اسلام و داعش را جدا کنند. همین خط مشی اصلاح طلبان حکومتی  و توده ایستها است. آنها تلاش دارند با تقسیم اسلام به “اسلام میانه رو” و “اسلام افراطی و فاندمانتالیست” و بقول جمهوری اسلامی “تکفیری ها”، حساب اسید پاشی حکومتی را از دولت روحانی و اصلاح طلبی و اسلام جدا کنند. هم اسیدپاشان و هم اصلاح طلبان هردو برای بقای نظام عزیزشان جد و جهد میکنند اما این جماعت اصلاح طلب نقش منفی تری از اسید پاشان در بقای اسلام و حکومت اسید پاش دارند. اسید پاش ضد زن هویت اش معلوم است اما اینها تلاش دارند از اربابان اسید پاشان دفاع کنند تا مقابل موج جدید انزجار از اسلام سدی ایجاد کنند. زنان در اصفهان بسیار روشن پاسخ کل این تمهیدات را با شعارهایشان دادند: “کثافتها هم اسید می پاشند و هم میزنند!”

قانون، کدام قانون؟

قانون اسلامی همان هجویاتی است که توسط آخوندها و نهادهای حکومتی تصویب شده است. قانون نمایش اعمال اراده قدرت طبقه حاکم و حاکمیت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی شان است. قانون واقعی اما همواره فرق دارد. قانون ننوشته قانون واقعی در هر جامعه است که با هر تناسب قوا خود را بیان میکند. تا به مردم در ایران برمیگردد، بخش عظیمی و مشخصا زنان قوانین اسلامی را برسمیت نمی شناسند و آگاهانه و عامدانه آنرا زیر پا میگذارند. زنان سمبلهای آپارتاید اسلامی و چهارچوبهای عهد بوقی را برسمیت نمی شناسند و با هر بهای سنگینی که تاکنون پرداخته اند زیر بار قلدری اسلامی نرفته اند. تمام تلاش حکومت برای تفکیک اسید پاشی از حجاب و “امر به معروف” اینست که بگوید قانون سرجایش است و در عین حال جرات نداریم که به اجرای قانون به زور اسید پاشیدن اعتراف کنیم! این یعنی قدرت واقعی و قانون واقعی خلاف آنچه است که در زرق و برق ظاهر نهادها و دیپلماسی و ماشین سرکوب خود را هر روز نشان میدهد. اسید پاشی دوره جدید بعنوان یک پروژه حکومتی، بیانگر استیصال قانون رسمی در قبال قانون واقعی و نانوشته یعنی رابطه مردم با حکومت و مشخصا تقابل زنان با حجاب و قوانین اسلامی است. آنچه که اینبار بطور جدی آغاز شده است طلیعه قدرتمند انقلاب زنانه است که گورکن نظم آپارتاید اسلامی و جنسی در ایران است.

زنان در کوبانی، زنان در ایران

زنان در کوبانی، داعش این عصاره سیاه نظام سرمایه داری امروز را درهم میکوبند و زنان در ایران حکومت اسلامی پدرخوانده داعش و حزب الله و انواع نیروهای ترویست اسلامی و ضد زن را. هر دو به یک جنبش و جبهه های مختلف جنبش آزادی زن در خاورمیانه تعلق دارند. هر دو قدرت و فعال مایشائی اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی را هدف گرفته اند. هر دو در جبهه مبارزه استراتژیک زنان علیه اسلام سیاسی در خاورمیانه مبارزه میکنند و هر دو جلوه های شکوهمند انقلاب زنانه در خاورمیانه اند.

اسید پاشی و سربریدن و تجاوز و برده داری اسلامی نیز وحشت از همین انقلاب زنانه است. درود به زنان و مردان آزادیخواه در اصفهان و مشهد و تهران و هر گوشه ایران. وقت آنست که زنان و مردان آزادیخواه در سراسر کشور در اعتراض به تروریزه کردن فضای جامعه توسط اسلامیون بپاخیزند. حکومت آپارتاید اسلامی در ایران با خمینی و فرمان حجاب و اسید پاشی مستقر شد و با خامنه ای و اسید پاشی گور خود را می کند. حرف مردم روشن است: حکومت اسید پاش نمیخوایم! *

 

۲۰۱۴-۱۰-۲۶