بریگاد سرخ زنان در هند

تعدادی از زنان در شهر لاکنو در شمال هند بریگاد سرخ برپا کرده اند. آنها خود اساسا یا قربانی تجاوز جنسی بوده اند و یا مکررا مورد تهدید به تجاوز و آزار جنسی در محل کار و خیابان و اتوبوس قرار گرفته اند. رهبر و مبتکر این ارتش “اوشا ویشواکارما” است. اوشا ۲۵ سال دارد و در سال ۲۰۱۰ همکارش قصد تجاوز به او داشته است. اوشا موضوع را به پلیس خبر میدهد اما پلیس کاری نمیکند و حتی مرد همکار متجاوزش مدتها وی را مسخره میکند که موضوع را علنی کرده است! اوشا گفته است که همین وضعیت، یعنی حمایت غیر مستقیم قانون از متجاوزین و ضد زن ها و افزایش روزمره تجاوز جمعی و قتل و آزار جنسی در شهرهای هندوستان، وی را به ایده تشکیل بریگاد سرخ رسانده است.

هم اکنون ارتش اوشا بیش از ۲۰۰ عضو زن دارد. او در مقابل خانه اش به زنان فنون دفاع شخصی را آموزش میدهد. فنونی که در شرایط مختلف بتوان خونسردانه از خود دفاع و تهدید را رفع کرد. اعضای بریگاد سرخ اما صرفا از خودشان دفاع نمیکنند بلکه بنوعی دارند “اعمال حاکمیت و قانون” میکنند. آنها بطور عادی ظاهر نمیشوند. اعضای بریگاد لباسهای سرخ و سیاه میپوشند. در خیابانها گشت دارند و خدمت مردانی که به زنان متلک میگویند و به آنها دست درازی میکنند، زنان را مورد آزار جنسی و تجاوز قرار میدهند، میرسند.*

زن و قدرت
ارتش زنانه بریگاد سرخ در هندوستان، محصول یک نیاز واقعی است: امنیت روزمره. این ارتش محصول و نیاز جامعه ای است که در آن هر روز خبر تجاوز دسته جمعی به زنان و کودکان در اتوبوس و محل کار و خیابان بگوش میرسد. همه دیدند که این تجاوزهای جمعی با اعتراضات گسترده در خود هندوستان و افکار عمومی انساندوست در سطح جهان روبرو شد. با اینحال پلیس و حکومت در هندوستان کار موثری انجام نمیدهد. تجاوز و تعدی به زنان ادامه دارد و هر روز اخبار هولناک تری از جمله تجاوز به دختر بچه ۵ ساله بگوش میرسد. در چنین اوضاعی منطق بقا حکم میکند که کاری کرد و قدرتی را پیش رو گذاشت که بتواند به قدرت متجاوزین و حامیان قانونی و سنتی شان فائق بیاید و یا دستکم شر آنها را کمتر کند.

قدرت در جامعه امری مادی است. بطور کلی، آرایش و چگونگی قدرت مقابله مردم با حاکمیت نه از اصول و کتاب در می آید و نه از قانون حاکم. قانون حاکم چیزی جز انعکاس قدرت سیاسی و اقتصادی طبقه حاکمه نیست. منافع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی این طبقه حکم میکند که قانون همواره جانب بالائیها را بگیرد، جانب سنت های عتیق و قدرت آنها در مناسبات اجتماعی حاکم را بگیرد. اما برای پائینی ها خود قانون یک قلمرو کشمکش است. هر زمان عامل و یا مجموعه عواملی تناسب قوای سیاسی و فکری و فرهنگی را تغییر میدهند، علیرفم قانون حاکم، قانون واقعی یعنی اراده مردم زحمتکش حکم میراند. هر قانون موجود، محصول تناسب قوای معینی است و مهر آن تناسب قوا را برخود دارد. اما با گذشت زمان و گسترش کشمکش جنبشهای سیاسی و طبقاتی، این اراده و عمل جمعی انسانهاست که قانون روز جامعه را معنی  و خود را به قانون حاکم تحمیل میکند.

زن در جامعه میتواند قدرت خویش را بطرق مختلف اعمال کند. بریگاد سرخ اوشا و دوستانش هیچ منشا قانونی (بقول اسلامیها “وجاهت قانونی”) ندارد اما یک فاکتور واقعی و مادی است. بریگاد سرخ زنان لاکنو در شمال هندوستان عملا در خیابانها اعمال حاکمیت زنانه میکند و از امنیت و حضور زن در جامعه دفاع میکند. این زنان و بریگاد سرخ شان نه فقط روی موج وحشت و خانه نشینی و روشهای محافظه کار نمیرود بلکه شیوه ای تعرضی در پیش میگیرد و در خیابانها روی مردان عقب مانده و ضد زن و مردسالار و متجاوز را کم میکند. این فاکتور خود را به جامعه تحمیل میکند، الگوی جدیدی میدهد، زنان را در همه جا به متشکل شدن و کسب اعتماد بنفس با بالا بردن توانائی دفاع از خود ترغیب میکند و این توان را به یک ذخیره مهم مبارزه اجتماعی برای برابری زن و مرد تبدیل میکند. در هر حال کمترین دستاورد این نوع تلاشها این خواهد بود که دولت و پلیس و هیئت حاکمه برای جلوگیری از سر بر آوردن “نیروهای خودگردان” و “قطب های قدرت” در جامعه، راسا اقداماتی را در دستور بگذارد و یا به سازشی با این نیروهای جدید تن دهد.

زن در جامعه طبقاتی همواره با یک جنگ قدرت در تمام سطوح جامعه از خانواده و محیط کار و قوانین و اجتماع و فرهنگ و سیاست و اقتصاد روبرو است. این جنگ قدرت اگر جاهائی برای کسب برابری حقوقی در چهارچوبهای مدیریتی و اداری و سیاسی وضع موجود است، در سطوح بسیار گسترده تری برای دفاع از حقوق و آزادی فردی و اجتماعی بعنوان زن و بعنوان شهروند برابر در جامعه است. در ایران هر روز رژیم اسلامی تلاش میکند زنان را در موقعیت درجه چندم قرار دهد. هر روز دست در انبان شریعت و تاریخ عهد عتیق میکند و قانونی را علیه زنان تصویب میکند. از چند همسری تا ازدواج با دختر خوانده و تجاوز قانونی به کودکان و غیره. اما همزمان نبردی عمیق و همه جانبه و نسلی در هر منفذ جامعه با ارتجاع اسلامی در جریان است. تصویر زن امروز از خود از تصویری که قانون و عرف و سنت از وی بدست میدهند، عمیقا متفاوت است. در ایران اخیرا زنان مبتکر کتک زدن به گروههای اسلامی رژیمی موسوم به “نهی از منکر” شده اند. این هم نوعی دفاع شخصی زنان در ایران و دفاع از حق لباس پوشیدن آنطور که میخواهند است. بریگاد سرخ زنان در هندوستان علیه مردان مزاحم خیابانی شکل گرفته و “بریگاد زنان در ایران” علیه دست درازیها و مزاحمت های ماموران رژیم اسلامی. هر دو از حرمت و حقوق زن دفاع میکنند.

اما در این سطح نباید متوقف شد و ضروری است که از آن فراتر رفت. ولی آنچه که خوشایند و قابل توجه و تعمق است، فاکتور اعمال قدرت در اشکال مختلف و در تناسب قواهای مختلف است. قدرتی که باید تا به آخر اعمال شود، تا تحکیم برابری کامل و بیقید و شرط زن و مرد!