امروز خبر دردناک جدیدی توجه ام را جلب کرد. خبر قتل دختر ۱۰ ساله پاکستانی زیر شکنجه توسط شخصی که وی را تصاحب کرده بود. این شخص قرار بود در قبال کار ایرام بعنوان خدمتکار و آشپز از وی در خانه خود نگهداری کند!
بر اساس گزارش پزشکان بیمارستان، ایرام قبل از رسیدن به بیمارستان به قتل رسیده بود و آثار شکنجه و کبودی طناب روی مچ پا و دستانش دیده می شود . مادر ایرام به خبرنگار می گوید: زنی است فقیر که یک دست خود را در محیط کار از دست داده است. او از دختران خود بدون حمایت مالی همسرش نگهداری کرده و برای نجات آنها از فقر و گرسنگی و گدایی در خیابانهای پاکستان، مجبور شده آنها را به خانواده هایی بسپارد. با این امید که شاید زندگی بهتری داشته باشند اما ایرام ۱۰ ساله و برده خانگی توسط صاحبش بقتل رسید .
حکایت بردگی، زندگی و مرگ کودکان کار !
این فقط یک مورد از هزاران کودکی است که در کشورهای مختلف به بردگی وادار شدند و در همان کودکی پرپر میشوند. تنها “شانس” ایرام اینبوده که سرنوشت تلخ وی به مطبوعات راه یافته است. در حال حاضر نیمی از جمعیت پاکستان را جوانان زیر ۱۸ سال تشکیل میدهند. بخش بزرگی از کودکان کار در پاکستان در کوره پزخانه ها، رستورانها، هتلها، فروشگاهها و کارگاه های قالی بافی وادار به کار شدند و تحت بدترین شرایط استثمار میشوند. این کودکان مرتبا با اعمال خشونت، سو استفاده جنسی و تجاوز، گرسنگی و عدم امنیت جانی روبرو هستند. این فجایع داستان زندگی روزانه آنهاست. آنجا هم که اعتراض میکنند با تهدید ترور و “تصادف” و قتل روبرو میشوند. اقبال مسحیح یکی از این کودکان بود که در نزدیکی لاهور پاکستان توسط صاحب کار کارخانه قالی بافی ترور شد تا دیگر مزاحمتی برای صاحبان کارگاه های قالی بافی ایجاد نکند. او در سن ۴ سالگی در قبال پول ناچیزی به صاحبان کارخانه قالی بافی فروخته شد. اقبال به دلیل کار زیاد و تغذیه نادرست در سن ۱۲ سالگی فقط به اندازه یک کودک ۶ ساله رشد کرده بود. او در سن ۱۰ سالگی از کارخانه قالی بافی فرار کرد و به گروهی پیوست که علیه کار اجباری کودکان فعالیت می کردند. اقبال توانست ۳ هزار کودک را به این گروه وصل کند. علیرغم تلاش اقبال مسیح ها و انسانهای شرافتمندی که علیه کار اجباری و بردگی کودکان مبارزه میکنند، هنوز هزاران هزار کودک دیگر بعنوان برده در وضعیتی مشابه در کشور پاکستان به کار اجباری مشغولند.
زندگی کودکان کار در سراسر جهان مملو از بیرحمی و شقاوت است. برعکس ادعای بورژوازی مبنی بر کاهش تعداد کودکان کار در جهان، آمار کودکان کار فقط در آسیا و اقیانوسیه بیش از ۷۸ میلیون است. در این کشورها، پدر و مادرهای فقیر و یا معتاد فرزندان خود را از سر ناچاری راهی بازار کار می کنند. در موراد زیادی کودکان فروخته میشوند و بعضا خانواده آنها هرگز خبری از کودکان خود دریافت نمی کنند. این کودکان از بازار قاچاق انسان برای جنگ مسلحانه، قاچاق مواد مخدر، و شبکه های بردگی جنسی سر در می آورند.
انتشار خبر قتل ایرام چهره کثیف سرمایه داری مدرن امروز را منعکس میکند. ایرام اولین قربانی نبود و بدون تردید آخرین هم نخواهد بود. تا سرمایه داری و نظم مبتنی بر بردگی مزدی سرنوشت بشریت را در دست دارد، در به همین پاشنه خواهد چرخید و در کشورهائی مانند پاکستان وضعیت کودکان هر روز بدتر میشود.
واقعا این چه معمائی است که در پاکستان اتمی، بردگی و کار اجباری کودکان ممکن است اما تامین یک زندگی ایمن و شاد و مرفه برای کودکان “ممکن نیست” و حتی برای طرفداران نظم بردگی موجود “اتوپی” محسوب میشود؟ قتل ایرام دریچه ای است که از طریق آن میتوان به کشتار میلیونی کودکان در دنیای امروز نگاه کرد و برای رفع آن کاری کرد. *
۲۰۱۴-۰۱-۱۲