زنان و کودکان کارتن خواب در تهران!

آذر ماجدی:

داشتم در فیس بوک دنبال مطالب خواندنی می گشتم، چشمم به این عکس و مطلب افتاد. دردناک و تکان دهنده بود. ساده و گزارش وار نوشته شده و همین روش عمق فاجعه را بیشتر عیان می کند. می توان از اینگونه اخبار گذشت، مگر نه اینکه داعش دارد عراق را با خاک یکسان می کند؛ مگر نه اینکه دختران جوان را می دزدند و در بازار مکاره مدرن به حراج می گذارند؛ مگر نه اینکه جنگ داخلی در سوریه مردم را بدبخت و آواره کرده است؛ مگر نه اینکه لیبی دست یک مشت باند دزد و اسلامی افتاده است و مردم بخت برگشته سوار بر قایق ها تلاش می کنند خود را به یک نقطه امن برسانند و صدها صد ها در قعر مدیترانه مدفون می شوند؛ اما، نه. باید گفت و نشان داد که عاملین این فجایع انسانی حکومت هایی هستند که بر دنیا حکم می رانند. دزدانی که حاکم اند و با زندگی میلیون ها نفر از کودک، زن و مرد و سالمند بازی می کنند. یک مشت دزد، قاچاقچی، جنایتکار، متجاوز و پدوفیل بر دنیا از خاورمیانه تا اروپا، از آفریقا تا آمریکا حکومت می کنند. اکنون بیش از هر زمانی دنیا و زندگی میلیون ها انسان در معرض نابودی نظام سرمایه داری قرار دارد. سرمایه داری با چهره انسانی وجود خارجی ندارد. باید این حکومت را به زیر کشید و دنیا را بر قاعده آن گذاشت. باید یک جامعه انسانی و در شان انسان ساخت. یک دنیای بهتر، دنیایی که آزادی و برابری و رفاه را برای همه تامین می کند. آنگاه در چنین دنیایی دیگر هیچ کودکی در کنار خیابان نمی خوابد، شاهد زجر مادرش نیست، مورد اذیت و آزار قرار نمی گیرد.  *

زنان معتاد و تن فروشی

نمی‌خواهم خاطرتان را مکدّر کنم ولی چیزهایی هست که می‌بینم و نمی‌توانم بنویسم، یا اگر بنویسم هیچ روزنامه‌ای چاپش نمی‌کند، فلذا در گلویم می‌ماند اگر درباره‌اش حرف نزنم. از جمله این که:

-در یکی از محله‌های منطقه ۱۲ تهران، نرخ تن‌فروشیِ زنان معتاد ۶ تا ۸ هزار تومان است و نرخ سوءاستفاده‌ی دستی از دختربچه‌های بی‌شناسنامه‌ی این زن‌ها ۲ هزار تومان! البته نرخ حمام عمومی در همین محل ۱۰ هزار تومان است.

-تا همین چند وقت پیش مددکاران اجتماعی می‌رفتند پتو را از روی معتادان کنار می‌زدند، بهشان کاندوم رایگان می‌دادند و التماس می‌کردند که «تو رو خدا استفاده کنید» ولی حالا به خاطر سیاست‌های افزایش جمعیت و کمیاب و گران شدن کاندوم، دیگر این امکان هم وجود ندارد.

– دختربچه‌ی ۵ ساله‌ای که در یک زیرپله‌ با مادرش زندگی می‌کند هرشب پاهایش را توی شکمش جمع می‌کند و زل می‌زند به رابطه جنسی پی‌در پیِ مادرش با چندین مرد در یک قدمی‌اش.

– خیلی از این زن‌ها ایدز، هپاتیت و هرپس تناسلی دارند و هرچند وقت یک بار هم بچه‌دار می‌شوند. این بچه‌ها بدون هیچ مراقبت بهداشتی به دنیا می‌آیند و اغلب در همان بدو تولد به فروش می‌رسند یا با بستن سیم‌های فلزی به دست و پایشان معلول می‌شوند تا محملی باشند برای جابه‌جایی مواد و تکدی‌گری.

– بعضی از این زن‌ها به  کمک   NGOها اعتیادشان را ترک می‌کنند ولی راهی برای امرار معاش ندارند. آن‌ها بعد از مدتی یا دوباره برمی‌گردند به شغل سابق‌شان یعنی تن‌فروشی یا طعمه‌ی باندهای قاچاق انسان به ترکیه و دوبی می‌شوند.

– مقامات مسئول درباره این قشر از جامعه می‌گویند: «کاری برایشان نمی‌شود کرد، بگذارید به حال خودشان» برخی دیگر هم معتقدند: « این‌ها را باید ریخت توی دریا».

– خیّرین که بیشتر تمایل دارند مدرسه بسازند یا به سفارش شریعت از ایتام حمایت کنند این زن‌ها و بچه‌هایشان را اصلا لایق زندگی نمی‌دانند چه رسد به کمک. بعضی‌هایشان که کمی سخاوتمندترند و برای بازدید به خیریه‌ها و مراکز نگه‌داری از این‌ زنان می‌آیند، پیشنهاد صیغه می‌دهند.

– در مجموع این که هیچ‌کس درقبال این افراد مسئولیتی نمی‌پذیرد. تعدادشان هم به هیچ وجه کم نیست. آمار می‌گوید از پارسال تا امسال به تعداد معتادان کارتن‌خواب تهرانی ۳ هزار نفر اضافه شده‌، یعنی از ۱۲ هزار نفر به ۱۵ هزار نفر رسیده‌اند که نرخ رشد کارتن خوابی زنان هم قابل توجه است.

این نوشته را شادی امینی در صفحه فیس بودک خود گذاشته بود و در زیر آن نوشته شده بود از صفحه Sara Nk. با تشکر از نویسنده این گزارش تکان دهنده. آزادی زن