دریای مدیترانه گور جمعی،قتل عام جستجوگران یک ماواء

 

آذر ماجدی:

در هفته اخیر دو قایق حامل صدها نفر انسان بخت برگشته ای که از ویرانی و کشتار و جنگ می گریختند، در دریای مدیترانه  واژگون شد. روز ۱۹ آوریل قایقی حامل بیش از ۸۰۰ انسان، در این میان تعداد بسیاری کودک واژگون شد. ۸۰۰ نفر جان باختند. دولتهای اروپایی قاچاقچی های پول پرست را شماتت و محکوم کردند. از ژانویه تا آوریل ۲۰۱۵ تعداد ۱۷۵۰ نفر در آبهای مدیترانه ناپدید شده اند.

این صدها انسان قربانی حادثه طبیعی نیستند؛ مرگ آنها نتیجه تصادف نیست. مسئول اصلی این کشتار و قتل عام دولتهای غربی اند. اولین سوالی که به ذهن انسان خطور می کند: چرا این تعداد بیشمار انسان این چنین خود را به خطر می اندازند؟ عقل شان کم است؟ جوان و ماجراجویند؟ تحت تاثیر مواد مخدر و الکل اند؟ اینها بخشی از مردمی هستند که جسارت کردند و به اعتراض علیه بی عدالتی، فقر و اختناق بپاخاستند. سه سال پیش مردم لیبی برای یک زندگی بهتر به خیابانها آمدند. تنها گناه این مدفون شدگان در قعر آبهای مدیترانه خیزش علیه دیکتاتوری خونین قذافی است. دولت قذافی بیرحمانه سرکوبشان کرد و سپس دولتهای غربی، تروریسم دولتی، وارد کارزار شدند. ناتو در لیبی دخالت نظامی کرد، دولت قذافی سرنگون شد و حکومت بدست اسلامیست ها سپرده شد. سناریویی سیاه تر از پیش در لیبی پیاده شد.

اکنون با حضور داعش و جهادیست ها و شیخ های منطقه، لیبی در آتش جنگ می سوزد؛ ویران شده، هرج و مرج و ترور بر زندگی مردم غلبه یافته است. مردم عاصی و مستاصل هر چه دارند میفروشند، قرض می گیرند و تمام زندگیشان را دو دستی تسلیم لاشخورهایی می کنند که در شرایط هرج و مرج و ویرانی کسب شان رونق می گیرد، علیرغم خطر بسیار آنچنان مستاصلند که مرگ در آبهای مدیترانه را به ادامه زندگی در جهنم تحت تاخت و تاز اسلامیست ها ترجیح می دهند. با کورسوی امید به یک زندگی بهتر در قایق های ناامن سوار می شوند. قایق هایی که چندین برابر ظرفیت مسافر سوار می کنند. قاچاقچی های لاشخور برخی از مسافرین، عمدتا کودکان را در بخش تحتانی قایق زندانی می کنند. حتی با حیواناتی که به سلاخ خانه برده می شوند، چنین رفتار نمی شود.

از اکتبر ۲۰۱۳ که اولین حادثه مرگبار در چنین ابعادی شکل گرفت تاکنون قایق های بسیاری از آفریقا بقصد اروپا حرکت کرده اند، تمام این قایق ها در راه واژگون شده اند. اما در سال ۲۰۱۴ که کشور ایتالیا و اروپای واحد تسهیلاتی برای نجات پناهنده ها ایجاد کردند، تعداد بسیاری از مسافرین قایق های واژگون شده نجات یافتند. نتیجه آنکه در ژانویه تا آوریل ۲۰۱۴ تعداد ۵۶ نفر جان باختند. عملیات نجات پناهنده ها بعلت هزینه آن و با این استدلال که عملیات نجات موجب تشویق مهاجرت می شود (سخن دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا) متوقف شد. و اکنون پس از توقف عملیات نجات در سال  ۲۰۱۵ تعداد ۱۷۵۰ نفر در آبهای مدیترانه غرق شده و جان باخته اند.

اوضاع آنچنان شور است که حتی روزنامه های لیبرال انگشت شماتت را بسوی دولتهای اروپا گرفته اند. دخالت نظامی و مانیپولاسیون سیاسی دولتهای غربی، تروریسم دولتی، بمنظور ممانعت از قدرتگیری مردم و نیروهای چپ به سقط خیزش های انقلابی پرداخت؛ خیزش هایی که با امید به دستیابی به یک زندگی بهتر و انسانی تر شکل گرفت. بدنبال دخالت دولتهای غربی و تروریسم اسلامی شرایط از پیش نیز بر مردم تنگ تر شد. هر جا که توانستند یک دیکتاتوری سفت و سخت تر برپا کردند، مثل مصر؛ و هر کجا که از این کار عاجز بودند یک سناریوی سیاه بر مردم تحمیل کردند، لیبی و سوریه. مردم عاصی و مستاصل آواره شده اند. اما دولتهای غربی مرزها را به روی این انسانهای بخت برگشته، به روی این قربانیان جنایتشان بسته اند. زمانی که اینها خود خطر می پذیرند و از جهنم می گریزند، حتی حاضر به نجاتشان نیستند.

این قتل عام را باید در وهله اول بپای دولتهای غربی، بپای تروریسم دولتی و تروریسم اسلامی نوشت که در شرایط حاضر دست در دست هم دارند مردم منطقه را زیر شکنجه نابود می کنند. هر نوع مدنیتی را از بخش وسیعی پاک کرده اند. افغانستان و عراق کافی نبود، لیبی، سوریه و یمن هم به این لیست اضافه شده اند. ضمن محکوم کردن قاطعانه این جنایات باید دولتهای غربی را وادار کرد که مرزها را بروی انسانهایی که از جنگ و فقر و ویرانی می گریزند باز کنند و سریعا عملیات نجات را در آبهای مدیترانه راه اندازی نمایند. چند انسان دیگر باید بخاطر تامین منافع این لاشخورهای غربی و اسلامی بر زمین بیافتند؟ باید به این شرایط خاتمه داد. *