یونس عساکره جان باخت!با نام ما کارگران جنگ قومی موقوف!

سیاوش دانشور:

یونس عساکره ٣۲ ساله اهل خرمشهر، متاهل و دارای دو فرزند، زحمتکشی بود که هزینه زندگی خود و خانواده اش را از طریق دکه میوه فروشی تامین میکرد. او مستاجر بود و درآمدش کفاف هزینه مسکن را نمیکرد. اخیرا صاحبخانه از یونس خواسته بود که منزل را تخلیه کند. اما نیروی انتظامی و سرکوبگران سرمایه هنوز رضایت نمیدادند. آنها دکه یونس را ویران کردند. بدنبال تخریب دکه توسط ماموران نیروی انتظامی، یونس که در فشار و منگنه فقر و گرسنگی و خیابان خوابی قرار گرفته بود، در اعتراض به بیکاری و ماموران دولت روز شنبه ۱۴ مارس در مقابل ساختمان شهرداری دست به خودسوزی زد. یونس دچار ٩٠٪ سوختگی شد و به تهران انتقال یافت. متاسفانه یونس ساعت ۴ بامداد امروز یکشنبه ۲۲ مارس در بیمارستان مطهری تهران درگذشت.

ما جانباختن آقای یونس عساکره را به همسر و فرزندان و بستگانش صمیمانه تسلیت میگوئیم و جمهوری اسلامی و شهرداری و مامورانش را مسئول جانباختن یونس میدانیم.

یونس عساکره خرمشهر همان ابو عزیزی تونس است. بحث برسر این همانی ایران و تونس نیست. هر خود سوزی بعنوان چاشنی انفجار عمل نمیکند. اما یونس و ابو عزیزی هر دو کارگر و زحمتکش بودند و این نکته مهمی است که اهل خرمشهر یا تونس بودن آنها را فرعی میکند. آنها اعضای اردوی کار و طبقه کارگر جهانی اند که علیه توحش سرمایه و مشقات سرمایه داری اعتراض کردند و جان خود را در این راه از دست دادند.

سو استفاده قومی موقوف!

در این میان نیروهای قوم پرست تلاش میکنند از واقعه دلخراش خودسوزی یونس بهره برداری کنند و هیزم در تنور نفرت قومی و مذهبی بریزند. روز سه شنبه در شهر اهواز و بعد از پایان بازی فولاد و الهلال، جوانان با در دست داشتن عکس یونس عساکره اعتراض کردند و با نیروی انتظامی درگیر شدند. افسوس که این اعتراض ربطی به یونس نداشت. شعارهای قومی این تظاهرات بیانگر این واقعیت تلخ بود که نیروهای قوم پرست تلاش دارند بر هر مسئله ریز و درشت از هوا و آب و دریاچه و تالاب تا انسان و کارگر و زن و مسائل مهم اجتماعی و اقتصادی مانند بیکاری و آموزش و غیره مهر قومی و ملی و مذهبی بکوبند. بدن سوخته یونس و محل تولد وی مستمکی  برای این سواستفاده قومی و ضد کارگری شد. یونس به بیکاری و فقر و ناامنی اقتصادی اعتراض داشت و قوم پرستان فقط با شناسنامه یونس کار دارند و با معرفی او بعنوان اهل “محمره” و نفرت پراکنی قومی، به چشم کارگر و زحمتکش و مبارزه برای آزادی و برابری و رفع تبعیض در این منطقه خاک می پاشند.

طرف دیگر ماجرا جمهوری اسلامی است که در تحریک قومی و مذهبی استاد است. سفر وزیر اطلاعات دولت روحانی به اهواز و برگزاری نشست با برخی از “شخصیتهای عرب”، روی دوم این سکه ارتجاعی است. بنا به اخبار، وزیر اطلاعات در این نشست نیروهای انتظامی را مسئول اعتراض اخیر مردم اهواز دانسته و قول آزادی بازداشت شدگان را داده است.

اعتصابات کارگری و “انتفاضه” قومی

قوم پرستان تلاش میکنند در طول سال با هر بهانه ای دست به تحریک قومی بزنند. حال جانباختن یونس و پوشیدن لباس عربی و سر دادن شعارهای قومی را زمینه برگزاری به اصطلاح “دهمین سالگرد انتفاضه ۱۵ آوریل ۲۰۰۵” کرده اند. آنها حتی تلاش میکنند مهر قومی بر اعتصابات کارگری در این منطقه بکوبند و با پخش اطلاعیه های جعلی بنام “کارگران عرب” تلاش دارند صفوف طبقه کارگر را قصابی قومی کنند.

این وقایع هشدار دهنده هستند. متاسفانه در میان عمده نیروهای اپوزیسیون ایران که دمکراسی حرف اول و آخر است، گاردی در مقابل این نفرت پراکنی قومی و مذهبی از هر سو وجود ندارد. اینها نفس وجود ستم، حال هر نوع ستمی را بلافاصله با هویت تراشی قومی و ملی و مذهبی ترکیب میکنند و آب به آسیاب سناریوی جنگ داخلی در ایران میریزند. یونس و یونس ها اعضای طبقه کارگر ایرانند، بخشی از طبقه کارگر جهانی اند که زیر لگد حکومتهای سرمایه و استثمار قرار دارند. برای یونس ها ابدا مهم نیست زندانبانان و استثمارگران شان “فارس” هستند یا “عرب”، “کرد” هستند یا “ترک”. برای آنها رهائی از وضع موجود مسئله اساسی است.

برای قوم پرستان اما برگشت به اعماق تاریخ، به دوران قرون وسطی، به اصول داعش و ممالک محروسه و فرمانروائی مشتی انگل اجتماعی و خان و سر عشیره که نمونه هایش را در عراق و افغانستان و سوریه میبینیم، هدف اصلی محسوب میشود. برای قوم پرستان امثال یونس و محیط زیست و غیره بهانه است. کارگران در ایران و مشخص تر کارگران صنایع مهم در خوزستان نباید اجازه دهند تاریخ سربلند مبارزات آزادیخواهانه و سوسیالیستی طبقه کارگر جلوی پای پرچم سیاه قوم پرستی و نفرت قومی و اسلامی قربانی شود. با نام ما کارگران جنگ قومی موقوف! *

 

۲۲ مارس ۲۰۱۵