در حاشیه مرگ رئیسی

آذر ماجدی

مرگ رئیسی، جلاد دهۀ شصت، یکی از بزرگترین جنایتکاران تاریخ بشری در یک سانحۀ هوایی، باعث خشنودی بسیاری شد. بستگان جانباختگان دهه شصت، لبخند آرامشی بر لب آوردند که بالاخره این جانی و قاتل بخاموشی رفته است.

مساله اینجاست که شادی و پایکوبی می تواند زود فرجام باشد. این مرگ می تواند پیش درآمد یک کشتار و ویرانی بسیار وسیعتر و جانکاه باشد. این مرگ تصادفی بنظر نمی رسد. عمدی بوده است. سوال اینجاست که کار کیست؟ اسرائیل و آمریکا؟ تصفیه درونی؟ هر دو محتمل است، هر چند که احتمال اول بیشتر بنظر می رسد. انکار رسمی بلافاصله اسرائیل کمی انسان را بیاد “گربه دزده” می اندازد.

ولی هر یک از دو مورد ریشه اش در شرایط منطقه و بالا گرفتن خطر جنگ است. گسترش جنگ در منطقه باعث کشتار میلیون ها نفر دیگر خواهد شد. همان مدنیتی که باقی مانده است نیز ویران خواهد شد. مردم ایران از گسترش جنگ آسیب جدی می بینند. کافیست که فقط یک دقیقه چشمانمان را ببندیم و به افعانستان، عراق، لیبی، سوریه، فلسطین، سودان، سومالی، کنگو و … بیاندیشیم. گسترش جنگ و حمله نظامی به ایران، ایران را نیز در میان این لیست نفرین شدگان قرار خواهد داد.

ما انسان های آزادیخواه، برابری طلب، سوسیالیست و کمونیست باید محکم و استوار، مصمم و همبسته به گسترش جنگ اعتراض کنیم. سرنگونی جمهوری اسلامی باید بدست خود مردم و با اتکاء به انقلاب مردم صورت گیرد. سرنگونی رژیم در نتیجه بمب های اسرائیل و آمریکا، تکرار فاجعه نابودی قذافی در لیبی است.