آذر ماجدی
در شماره پیش تحت عنوان “نسیم مارکسیسم” نوشتیم که رسانه های بین المللی و ناسیونالیسم کُرد نیروی خود را بکار گرفته اند تا حماسه مقاومت توده ای کوبانی را به ناسیونالیسم کُرد نسبت دهند. نوشتیم حال که این مقاومت قهرمانانه و همبستگی عظیم بین المللی وادار شان کرده آنرا برسمیت بشناسند و از آن سخن بگویند، می کوشند که تبیین خود را از آن در اذهان جا بیاندازند؛ تلاش می کنند آنرا از آن خود کنند. و اگر ما در مقابل آنها با تمام قوا بلند نشویم، اگر نکوشیم که حقیقت را به جهانیان اعلام کنیم، در این نیت ارتجاعی خود بدون هیچ دردسری موفق خواهند شد.
نزدیک به یک هفته است که اعزام ۱۵۰ پیشمرگ به کوبانی توسط دولت اقلیم کردستان و با اجازه دولت ترکیه را با سر وصدا و هیاهو و جنجال جار می زنند. بالاخره دولت مرتجع اقلیم کردستان که در ابتدا از جبهه عقب نشسته بود تا داعش خدمت مردم این منطقه برسد، زیر فشار اعتراضات بین المللی، برای جلوگیری از آبرو ریزی بیشتر و با چراغ سبز آمریکا و ناتو مجبور به دخالت شد. مردم کوبانی بیش از یکماه قهرمانانه و با کمترین امکانات تسلیحاتی و زندگی علیه هیولای داعش مجهز به مدرنترین سلاح های غرب و برخوردار از پول و پشتیبانی عربستان سعودی، قطر و دولت ترکیه، جنگیدند. این مقاومت توده ای با سکوت کامل رسانه ها و دولتهای غربی مواجه شد. تنها پس از یکماه، پس از پخش اخبار توسط رسانه های اجتماعی و اعلام همبستگی وسیع بین المللی، آمریکا عملا مجبور شد که از مردم کوبانی اعلام پشتیانی کند.
مردم کوبانی ساکن کردستان سوریه، کرد زبان و منتسب به کُرد اند. این یک فاکت جغرافیای سیاسی است. این نیز درست است که حزب حاکم در این منطقه یک حزب ناسیونالیست کرد است. در اینها بحثی نیست. بحث در آنجاست که جریانات قوم پرست کُرد می کوشند مقاومت قهرمانانه مردم کوبانی برای دفاع از زندگی، حرمت و آزادی شان را غصب کنند. اگر تبیین رسانه های بورژوایی و ناسیونالیسم کرد از رویداد کوبانی را بپذیریم، آنگاه باید تمام رویدادهای مشابه در تاریخ را نیز از همین دریچه بنگریم. لابد باید جنگ قهرمانانۀ مردم روسیه علیه فاشیسم در جنگ جهانی دوم را نیز بپای ناسیونالیسم روس بنویسیم. آنگاه جنگ داخلی در اسپانیا، حماسه مقاومت قهرمانانه بخش وسیعی از مردم علیه فاشیسم برهبری فرانکوی اسپانیایی را چگونه می توانیم تبیین کنیم؟
قیام ها، خیزش ها، مقاومت های مسلحانۀ توده ای طی تاریخ برای آزادی، برابری، علیه سرکوب و اختناق، علیه فاشیسم رخ داده است. طی این رویدادهای حماسی مردم با چنگ و دندان از زندگی و حرمت و آزادی خویش دفاع کرده اند؛ این مبارزات، قیام ها و خیزش ها را نمی توان با اتکاء به ملیت، قومیت یا زبانی که مردم به آن تکلم می کنند تبیین کرد، هر چند که شرایط اجتماعی و سیاسی مردم و منطقه در پیشبرد و نحوه جنگ موثر است. به تاریخ اخیر ایران رجوع کنیم. مقاومت مردم سنندج در نوروز ۱۳۵۸ و جنگ ۲۴ روزه در مقابل حملات وحشیانه رژیم اسلامی، یک مقاومت ناسیونالیستی نبود. مبارزه مردم علیه یک حکومت سرکوب بود؛ در دفاع از آزادی و حقوق انسانی شان بود. اما ناسیونالیسم کرد می کوشد این مقاومت قهرمانانه را نیز بپای خود بنویسد. خوشبختانه بسیاری از سازماندهندگان و رهبران کمونیست این مقاومت وجود دارند و تبیین خویش را ارائه داده اند.
مردم کوبانی برای دفاع از جان و حرمت و زندگیشان دست به اسلحه بردند و در مقابل یک جریان سیاه، مرتجع و بیرحم که آمده بود تا زندگیشان را به یغما ببرد مقاومت کردند. این واقعیتِ این حماسۀ تحسین برانگیز است و از همین رو است که دنیا را تکان داد و نور امید را به قلبهای بسیاری تاباند. به دنیا نشان داد که می توان در برابر ارتجاع تا دندان مسلح مقاومت سازمان داد. می توان کابوس یک سناریوی سیاه را به امید و پیروزی بدل کرد. ترس و ارعاب و تسلیم را که می رفت تا به شرایط حاکم بدل شود، به مقاومت و امید و قهرمانی بدل کرد. بعلاوه، نشان داد که برای مقابله با تروریسم، چه اسلامی و چه دولتی نباید به تروریسم رقیب پناه برد. مجبور نیستیم که به یکی از این دو برای رهایی از بختک دیگری پناه ببریم. راه سوم، انتخاب دیگری نیز موجود است. سازماندهی قطب بشریت آزادیخواه و متمدن. کوبانی سمبل این قطب است. *