هشت مارس را به روز اعتراض متحد و متشکل علیه رژیم و جنبش اسلامی بدل کنیم

logo

جنبش آزادی زن بیش از پیش در مقابل جمهوری اسلامی قد علم کرده است. تقابل گسترده زنان با حجاب اسلامی و نفی علنی و آشکار آن به یکی از مشکلات جدی رژیم اسلامی بدل شده است. نه به حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی بطور خودبخودی و سازمانیافته ابراز می شود. مواردی که زنان در ملاء عام حق آخوندها و مزدوران رژیم را کف دستشان می گذارند به یک امر متداول بدل شده است. آه و ناله آخوندهای کار بدست بلند شده است که دیگر جرئت نمی کنند با عبا و عمامه در جامعه حضور یابند؛ اینکه بجای شاخ و شانه کشیدن عجز و لابه می کنند خود بیانگر گسترش و قدرتیابی جنبش حق زن در تقابل با حجاب و قوانین اسلامی و جنبش خلاصی فرهنگی و ضد مذهبی است. یک مراسم پر سر و صدا در هتلی سازمان داده اند، دسته پلیس زن ساخته اند و اسمش را “پلیس زن فاطمی” گذاشته اند تا با بی حجابی و “بد حجابی” مقابله کنند.

اما چرا رژیم اسلامی این چنین بر اجبار حجاب پای می فشارد؟ چرا در مقابل اجبار حجاب عقب نمی نشیند؟ ما بارها اعلام کرده ایم که حجاب بیرق جنبش و رژیم اسلامی است. این جنبش بیش از هر چیز با حجاب شناخته می شود. حجاب یک وجه مهم ایدئولوژی آنست. لذا جنبش و حکومت اسلامی بدون حجاب اسلامی متصور نیست. اکنون در ایران در یک نبرد دائمی زنان یک حجاب “سمبلیک” یا بعضا بی حجابی را به رژیم تحمیل کرده اند؛ رژیم هر روز ترفند جدیدی برای مقابله با آن سازمان می دهد؛ می داند که قادر نیست جامعه را به عقب، به روزهای حجاب کفن مانند سیاه برگرداند، اما باید صورت ظاهر را حفظ کند؛ بقولی با سیلی صورت را سرخ نگاه دارد. لذا جنگ حجاب ادامه دار است.

نبرد جنبش آزادی زن با رژیم اسلامی و قوانین ضد زن آن از همان بدو تولد این رژیم جنایتکار و مرتجع آغاز شد. در تاریخ ثبت شده است که زنان اولین تظاهرات و اعتراض توده ای علیه رژیم را در اعتراض به فرمان خمینی سازمان دادند. در این چهل سال جنبش آزادی زن افت و خیزهای بسیاری را از سر گذرانده است؛ اما هیچگاه از پای ننشسته است. اکنون که مبارزات توده ای و کارگری جامعه را در بر گرفته مبارزات زنان برای بدور ریختن قوانین اسلامی نیز گسترش و حضور پر توان تری یافته است. جنبش آزادی زن یک دشمن سرسخت و دیرین رژیم اسلامی، ایدئولوژی و قوانین اسلامی است.

از این رو است که اپوزیسیون دست راستی می کوشد به این جنبش آویزان شود و خود را به رهبر آن بدل نماید. و نیز از این رو است که تروریسم دولتی و دولت های غربی می کوشند برای زنان رهبر بسازند و با دادن جایزه های مختلف “حقوق بشری” و دادن پلاتفرم های تبلیغاتی به عناصر مرتجع دست راستی برای مردم رهبر سازی کنند. تاکتیک گل آلود کردن آب و رهبر سازی برای جنبش های توده ای اعتراضی تاکتیکی شناخته شده و رنگ باخته است. در سال ۵۷ انقلاب مردم را با همین تاکتیک به شکستی وحشیانه کشاندند و دایناسورهای اسلامی را بر جامعه حاکم کردند؛ امروز دارند به همین شیوه می کوشند مبارزات مردم و جنبش آزادی زن برای یک دنیای بهتر، یک دنیای آزاد، برابر و مرفه را در نطفه خفه کنند و همان رژیم سابقی های دزد و جنایتکار را بجلوی صحنه می رانند.

جنبش آزادی زن برای آزادی بی قید و شرط و برابری کامل مبارزه می کند و نباید به چیزی کمتر از آن رضایت دهد. شرایط خطیر است. نبردی سخت و نابرابر در پیش رویمان قرار دارد. باید هشیار باشیم. باید رژیم جنایتکار اسلامی را به زیر کشیم؛ یک جامعه آزاد، برابر و مرفه بر ویرانه های آن بنا نهیم و تبعیض، خرافه و عقب ماندگی سیاسی و فرهنگی را برای همیشه ریشه کن کنیم. برای دستیابی به آزادی و برابری باید با رژیم اسلامی بجنگیم و توطئه ها و “فتنه” های جنبش دست راستی، ناسیونالیسم پرو غرب را خنثی کنیم. مبارزه برای تحقق آزادی و برابری کامل زنان بخش لایتجزای مبارزه برای ایجاد یک جامعه آزاد، برابر و مرفه است.

بیاییم ۸ مارس امسال را به یک روز مهم اعتراض متحد و همبسته با رژیم اسلامی بدل کنیم. در این روز تجمعات اعتراضی به ستمکشی زن، به قوانین اسلامی، به حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی سازمان دهیم. در این روز همچنین همبستگی خود با جنبش حق زن در افغانستان و اعتراض محکم خویش به حکومت اسلامی – طالبانی افغانستان را با صدای رسا اعلام نماییم. زنان در خاورمیانه و کشورهای اسلام زده  هم سرنوشتند. باید جنبشی قوی علیه بیحقوقی زنان در منطقه سازمان داد. جنبش آزادی زن در ایران به یمن چهل سال مبارزه بی امان با یک رژیم هار اسلامی که مسبب بدبختی، کشتار و بیحقوقی میلیون ها نفر نه تنها در ایران بلکه در منطقه نیز هست می تواند و باید در این راه قدم های محکم و تعیین کننده بردارد.

زنده باد آزادی زن

نه به ستمکشی زنان

نه به حجاب اسلامی

نه به آپارتاید جنسی

سازمان آزادی زن