اعلامیه سازمان آزادی زن در محکومیت جنایات اخیر علیه زنان

جنون زن ستیزی را بخشکانیم!

در هفته اخیر اخبار قتل و تجاوز به چندین زن و دختر نوجوان در ایران، پاکستان، هند، کردستان عراق و افغانستان قلبهای بسیاری انسان را به درد آورد. “تف به این دنیای خشن و بیرحم و زن ستیز!” اولین عکس العمل انسانهایی است که شاهد افزایش قتل عام و جنایت اند. در قرن بیست و یک هنوز دارند زنی را بخاطر اینکه همسرش را خود انتخاب کرده است در روز روشن در شلوغی خیابان های لاهور سنگسار می کنند، دختر و پسری که همدیگر را دوست دارند در افغانستان تیرباران می کنند، در ایران پدری دخترش را پس از آزاد شدن از دست اوباش اسلامی با چاقو سر می برد، در کردستان عراق یک نوجوان ۱۵ ساله توسط باصطلاح همسر پدوفیل ۴۵ ساله اش مثله می شود و در هند دو دختر بچه ۱۴ و ۱۵ ساله مورد تجاوز گروهی قرار می گیرند و حلق آویز می شوند. این ظرف یک هفته منتشر شده است.

این چه دنیایی است که این چنین وحشی است؟ این چه دنیایی است که پدری را به سر بریدن دخترش و خانواده ای را به سنگسار جگرگوشه شان سوق می دهد؟ این چه دنیایی است که جانوران وحشی بر آن حکومت می کنند؟ برخی مردان را مسئول و خشن و بیرحم می شناسند. درست است عاملین این جنایات عموما مردند. اما این چه دنیایی است که مردان را به چنین جانورانی بدل کرده است. در نگاه بعدی ارزشهای زن ستیز حاکم بر جامعه، مذهب، بویژه اسلام بعنوان عامل چنین جنایاتی شناخته می شوند. قطعا مذهب زن ستیز، بیرحم و عقب مانده است. قطعا حاکمیت اسلامی در ایران، افغانستان و پاکستان و کردستان عراق در این جنایت نقش مستقیم دارد و باید در کنار این مردان محاکمه شود. اما این چه دنیایی است که هنوز به اسلام نیاز دارد؟ چگونه است که در قرن بیست و یک منطقه ای وسیع زیر مهمیز اسلام دارد له و لورده می شود؟ این چه شرایطی است که به اسلام بال و پر داده است؟ طالبان و رژیم اسلامی و ناسیونالیسم قومی کرد و تروریسم اسلامی در منطقه حاصل چه شرایطی است؟

نظام سرمایه داری از زمان انکشافش هر نهاد و ایدئولوژی دست و پاگیر را مضمحل کرده است. اما مذهب نه تنها هنوز با قدرت تمام حاکمیت می کند، بلکه طی دهه های اخیر قدرتمند تر شده است.  برخی خواهند گفت که ایمان انسان و نیاز او به مذهب است که پابرجا نگاهش داشته است. خیر، نیاز سرمایه به تحمیق جامعه، به جدایی انداختن میان انسانهای کارگر، و نیاز انسان برای توجیه اینهمه تبعیض و خشونت است که مذهب را مانند سنگری محکم علیه آزادیخواهی، برابری طلبی و رهایی جامعه از بندهای اسارت حفظ کرده است. مذهب فقط “افیون توده ها” نیست، در جامعه کنونی مانند “کراک” و مواد مخدر کشنده عمل می کند.

باید بتوان این نظم نابرابر را توجیه کرد؛ باید بتوان اسارت و بردگی اکثریت توسط اقلیتی مفتخور را طبیعی و ازلی ابدی جلوه دارد؛ باید بتوان خشونت و فقر و جنایت را برای مردم اجتناب ناپذیر قلمداد کرد. مذهب بهترین راه است و از اینرو است که بهترین ایدئولوژی بورژوازی برای بقای نظم نابرابر و بیرحم سرمایه است. کشتار و تروریسم وحشیانه سه دهه اخیر و جنگ میان دو قطب تروریستی اسلامی و دولتی بسرکردگی آمریکا و با دخالت کامل اروپا و اسرائیل نیاز بقای سرمایه جهانی است. نظم نوین جهانی اعلام شده توسط هیات حاکمه آمریکا بر مبنای این تروریسم و کشت و کشتار و دریدن انسان توسط انسان می کوشد بقای خویش را حفظ کند.

در این میان زن ستیزی، تجاوز و خشونت و اسارت زن بعنوان یکی از پایه های اصلی مذهب، یک از ارکان مهم اسلام دنیا را به یک دیوانه خانه بزرگ بدل کرده است. جنایت علیه زن جنون است. اما این جنون زاییدۀ نظمی است که ارکانش بر تبعیض، نابرابری، فقر، استثمار و خشونت بنیان گذاشته شده است. این دنیا وارونه است! باید آنرا بر قاعده اش استوار کرد. نمی توان عاملین را محکوم و مجازات کرد و آمرین و مسببین این جنون زن ستیزی را بحال خود رها کرد. باید ریشه این جنون را خشکاند. باید با تمام قوا به جنگ نظامی رفت که این جنون را هر روز از نو بازتولید می کند.

ستم بر زن موقوف!

زنده باد آزادی و برابری!

 

سازمان آزادی زن

۳۱  مه ۲۰۱۴