بی بی سی رسانۀ رسمی دولت انگلستان بارها و بارها خلوص و چاکر منشی خود را به رژیم اسلامی ثابت کرده است. تحت پوشش بی مثمای “بیطرفی” و “دموکراسی” مواضع دولت متبوع خویش را از زبان باصطلاح “صاحب نظران” طرفدار رژیم و اصلاح طلب حکومتی بخورد شنونده می دهد؛ با زیرکی خاصِ ژورنالیسم چکمه لیس و نعلین بوس مدرن، گزارش را بگونه ای تهیه می کند که در انتهای آن، شنوندۀ بی اطلاع و بی خبر از حقیقت، یک کلاه گُنده سرش می رود. با این توهم که یک تحلیل “کارشناسانه” شنیده است، دروغ را بجای حقیقت، ریا را بجای دانش می پذیرد. این وظیفۀ شرافتمندانۀ بی بی سی است!
ریحانه جباری زن جوانی که از ۱۹ سالگی عمرش را در سیاهچال رژیم اسلامی سپری کرده بود بعد از هفت سال صبح شنبه ۳ آبان به دار آویخته شد. پرونده ریحانه موضوع کمپین های وسیع قرار گرفت، کمپین هایی که برای رهایی او از اعدام تلاش می کردند. سازمانهای مختلف ایرانی و بین المللی برای لغو اعدام او کوشیدند. برخی تلاش کردند خانواده مقتول را از “قصاص” منصرف کنند، برخی تلاش کردند رژیم اسلامی را زیر فشار قرار دهند و افشاء گری کنند. اما، متاسفانه، این رژیم جلاد اسلامی ریحانه را اعدام کرد. اعدام ریحانه، همانند اعدام های بسیاری انسان دیگر بدست این رژیم آدمکش، قلبهای بسیاری را به درد آورد و موج لعن و نفرین بر این رژیم سرازیر شد.
در این میان بی بی سی یک گزارش ۶ دقیقه ای پخش کرد که طی آن تقصیر اعدام را از روی رژیم اسلامی برداشت و بر دوش فعالین کمپین های دفاع از ریحانه گذاشت. بهمین سادگی!
رژیم اسلامی نمی توانست باین خوبی از خود دفاع کند. ابتدا از زبان برخی صاحبنظران گفت که آنها رسانه ها و کمپین ها را مقصر اعدام ریحانه می دانند (منظور از صاحبنظران امثال لاریجانی رئیس حقوق بشر ستاد قوه قضائیه رژیم است) سپس بعد از پخش صدای ریحانه و ضجه دلخراش مادر داغدیده ریحانه، یک پاسخ مختصر از وکیل ریحانه، عبدالصمد خرمشاهی، پخش کرد تا فضا را برای نتیجه نهایی: یعنی انداختن تقصیر اعدام ریحانه به گردن فعالین کمپین های دفاع از او آماده کند: “مسائلی که پیرامون این پرونده اتفاق افتاد، جنجال هایی که پیرامون پرونده می شود… موجبات ناراحتی طرف مقابل (خانواده مقتول) را فراهم میاورد.”
سپس با زیرکی خاص ژورنالیسم ریاکار دموکراسی ارجاع مختصری به مادر ریحانه داد و از قول او گفت که مادر ریحانه هم خواسته بود که به خانواده مقتول فشار آورده نشود. بالاخره به مصاحبه اصلی، حسن ختام برنامه، رسید که نقشش جا انداختن “کارشناسانه” حکم بی بی سی که همان حکم لاریجانی مامور رژیم اسلامی است، در ذهن شنونده است. مصاحبه شونده بعنوان جامعه شناسی بنام حسن قاضی معرفی شد. این کارشناس “راست حسینی” فعالین کمپین های لغو اعدام ریحانه را مسئول اعدام خواند.
کارشناس بی بی سی ابتدا گفت که فعالین این کمپین ها با کارهایشان “عرصه را بر خانواده مقتول تنگ می کنند” و سپس به فعالین “حقوق بشر” یک درس بلند بالا در انتخاب “تاکتیک” های مناسب و چگونگی دفاع از حقوق بشر داد. وی گفت:
“وظیفه کمپین های حقوق بشری دفاع از حقوق بشریِ متهم است.” اما ظاهرا این کمپین ها وارد مسائلی می شوند که بضرر تمام می شود، بطور مثال در مورد ریحانه به وابستگی مقتول به وزارت اطلاعات رژیم و از آنجا به خود رژیم. “اشکال دیگر (اینست که) با مسائل سیاسی پیوند می خورد. فعالیت حقوق بشری با مبارزه سیاسی ارتباطی ندارد. … مخالفین رژیم می خواهند پشت سنگر حقوق بشر به رژیم حمله بکنند، این کار اشتباهی است که هم حقوق بشر را خراب می کند، کمااینکه تا حالا کرده، هم آنچنان صدمه ای به رژیم نمی زند. چون آن کسانی که باید از رژیم بگسلند به حقوق بشر مخالفانش اعتماد نخواهند داشت!” جل الخالق!
این مباحث من درآوردی چه ربطی به اعدام ریحانه جباری دارد؟ “فعالیت حقوق بشری ارتباطی با مبارزه سیاسی ندارد؟!” این اراجیف را باسم تحلیل کارشناسه بخورد من و شما می دهند. غیر از این است که برای تامین و تضمین حقوق انسانها باید قوانین را تغییر داد و برای تغییر قوانین اگر لازم شود، دولتها را؟ پس این حکم من درآوردی برای چه عنوان می شود؟ برای اینکه مردم را با اسم “حقوق بشر” خام کنند و ان جی او هایی که دکان باز کرده اند تا تحت عنوان حقوق بشر مردم را سر کار بگذارند و نان و آبی برای خود جور کنند، موقعیت شان توجیه شود. مگر می شود مجازات اعدام را بدون دست زدن به یک مبارزه سیاسی لغو کرد؟ مگر می شود از حقوق انسانها، از آزادی و برابری شان بدون یک مبارزه سیاسی دفاع کرد؟ “حقوق بشری آدمها” اگر اینها نیست، پس چیست؟ این جامعه شناس یا خود نادان است یا مردم را بی عقل فرض گرفته و یا قصد دارد بشیوه ای ابلهانه رژیم اسلامیش را از مخمصه نجات دهد. گزارشگر بی بی سی با نتیجه پایانی گزارش پاسخ سوال را می دهد، هدف شق سوم است: “پرونده ای که حتی وزیر دادگستری رژیم ایران گفته بود، امیدوار است که ختم بخیر شود، با یک اعدام پایان یافت.”
واقعا شرم آور است. در روز روشن مخالفین اعدام و کسانی که برای جان یک انسان از اعدام تلاش کرده اند را مسبب اعدام او می خوانند. پس از شنیدن این گزارش انسان ناگزیر از خود می پرسد این رادیوی رژیم اسلامی است یا رادیوی دولت انگلیس که ادعای بیطرفی و تحلیل علمی مسائل و اخبار را دارد؟ حال باید به این رسانه و تمام کارکناش گفت، آیا مردم حق ندارند که یک آیت الله در مقابل رسانه بی بی سی بگذارند؟ باید از این ژورنالیست های نان به نرخ روز خور پرسید: شب چگونه سر به بالین می گذارید؟
برای روشن شدن این احکام صحبت های این جامعه شناس حقوق بشریِ ملی – اسلامی و گزارش بی بی سی را با صحبت های لاریجانی مقایسه کنید:
“قطعا ما از اینکه شخصی، فرد دیگر را بکشد و یا انسان دیگری اعدام شود خوشحال نمی شویم، اما شما می دانید که موقعیت ما بعنوان حکومت (در موضوع قصاص) میانجیگری برای گرفتن رضایت از اولیای دم مقتول است، اما متاسفانه کمپینی که از سوی رسانه ها و سیاستمداران غربی براه افتاد کاملا این فضا را مسموم کرد و تلاش ها برای گرفتن رضایت از اولیای دم را ناکام گذاشت.
“تمام تلاشمان را کردیم که رضایت اولیای دم را بگیریم… اتفاقا بنظرم اینها که کمپین راه انداختند، چه داخلی چه خارجی، اینها سبب شدند که اولیای دم رضایت ندهند. بخاطر اینکه اینها جهت گیری کردند، {تاکتیک غلطی که جامعه شناس بی بی سی به آن اشاره می کند} و گفتند که دختر بیگناه بوده و مورد تجاوز جنسی قرار گرفته… اولیای دم بدهکار هم می شوند.” هم عفو کنند و هم گفته شود “زن و بچه یک متجاوز جنسی گذشت کرده.” (مصاحبه شبکه تصویری ایرانیان در یوتیوب)
این نقش رسانه های بین المللی است. این رسانه ها در خدمت هیات های حاکمۀ نظام های دموکراسی هستند. حقیقت برای آنها مثل سم است. کار آنها پخش خبر و حقیقت نیست. وظیفه آنها دروغ پراکنی و تحکیم ایدئولوژی حاکم است. اخبار برای آنها محملی است برای حقانیت دادن به نظام حاکم، دفاع از منافع حکومت های متبوع و بورژوازی. در روز روشن حقیقت را دروغ و دروغ را حقیقت جلوه می دهند. ژورنالیسم بستر اصلی یک دستگاه ریا و حفظ و تحکیم نظام حاکم است. بی بی سی نیز از این قاعده مستثنی نیست. دفاع از رژیم اسلامی، مبارزه با آزادیخواهی و برابری طلبی و کمونیسم وظیفه تخطی ناپذیر این رسانه است. آیا محق نیستیم آنرا مزدور بخوانیم؟ آیا محق نیستیم آنرا ابزار سرکوب، اعدام، قصاص و فقر و بدبختی مردم بنامیم؟
ریحانه توسط رژیم اسلامی اعدام شد. قصاص یک قانون ضد انسانی قرون وسطایی است و تنها راه مبارزه با آن، یک مبارزه سیاسی علیه رژیم اسلامی است. ریحانه سرش بالای دار رفت، نه به این خاطر که عده ای انسان با وجدان و انساندوست برای آزادیش مبارزه کردند؛ سر ریحانه برای زهر چشم گرفتن از مردمی بالای دار رفت که به خیابانها ریختند تا علیه رژیم اسلامی اسید پاش مبارزه کنند. رژیم اسلامی برای عقب نشاندن موج اعتراضی مردم علیه اسید پاشیدن، ریحانه را اعدام کرد تا بگوید که هنوز قدرتمند است، هنوز می تواند بزند و بکشد. ریحانه را اعدام کرد تا با وارد آوردن یک شوک، اعتراضات اوجگیرنده مردم را دچار وقفه یا توقف کند. اتفاقا این یک اعدام کاملا سیاسی بود. برای لغو مجازات اعدام، برای تثبیت حقوق پایه ای انسانها، برای برابری زن و مرد، برای ریشه کردن سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام؛ برای ایجاد یک دنیای بهتر، یک جامعه آزاد، برابر و مرفه رژیم اسلامی را باید سرنگون کرد. *